به خانه دانش آموزان بندر خوش آمدید
من : خا لازمشو داریم . بچّه ها : اجاآ نمیشه زنگ اول لازمشو داشته باشیم ؟ من : زنگ اول ریاضی ... با یک ورق یونولیت و سوزن ته گرد بر میگردم . این گونه نمایشگاهی کوچک یا به قول بچه ها "دکون لباس فروشی" در کلاس راه اندازی می شود . نیاز نیست بپوشی ممد رضا ، همه میدونن که تو دیگه مردی شدی سینا جان اون شلواره روی کله ات یا کلاه ؟؟ حسن آقای گل یعنی یه روز این لباسه اندازه ات بوده ؟ آقای رضای دوست داشتنی چرا لباتو گاز گرفتی ! وااااااای محمد مهدی این لباس رو تو می پوشیدی ؟ آرمین !!!یادته که چقدر خندیدی به بچه ها آقا محمدرضای گل ! نیاز نیست سینه ات رو بدی جلو ، همه میدونن که تو حالا مرد شدی حیف که سیبیل نداری بعد من میگم این روبینه فضوله شما بگید نه ! از راست آقا سبحان گل ، زرنگ ، باهوش ، درسخون و نفر دوم المپیاد شهرستانی . سبحان جان آقا ایلیای خوش تیپ ! خوشم میاد از خنده هات با پنجره ی باز دندونات فرزاد جان ! سرت رو بالا کن ، به من نگاه کن حسن !! چه بچه ی خوبی !! حسن آقا دوست داریم بچه ها خیلی دوستتون دارم !
![]()
![]()
هر چیزی جای خودش . صبر کنید و حوصله داشته باشید .
نگاهی به تابلو نگاهی به لباس ها ی در دستشان و نگاهی زیر میزی به آلبوم عکس کودکی ...
انگار نمی شود این چشم ها را منتظر گذاشت .
به بیرون از کلاس می روم و مثل همیشه بهترین ابزار ساکت ماندن کلاس در این جور مواقعی که به صورت اضطراری کلاس را ترک میکنم : " ببینم کی منو خیلی دوست داره و آروم میشینه تا من برگردم "
حالا همه چیز آماده شده تا فصل من رشد کرده ام از کتاب علوم را تدریس کنم .
راستی گل کاشتنت تو المپیاد علمی شهرستانی مبارک
اول شدنت مبارک ![]()
چقدر بزرگ شدی ! اونقدر بزرگ که شلوارت شده اندازه ی کله ات حالا
سینا جان گزارش فوتبالت حرف نداره ![]()
آقا روبین تو هم از راه دور بخاطر ذوق و شوقت![]()
![]()
راستی گل پسرم چقدر خوب که اولینی در حفظ کامل سوره ی یاسین. اول شدنت مبارک
حیف روزی که جایزه ات رو از آقای باربرز گرفتی من نبودم وگرنه نصف مال من ، نصف مال تو بود ![]()
تو چه جوری تو این جا میشدی ؟
حالا ماشالله برای خودت مردی شدیااااااااا![]()
منم اینجا بهت میخندم
عزیزی برام![]()
![]()
ببینیدش ! این سه عکس آخری گوشه هاش پر از روبینه و اداهاش
بهش میگم روبین خب بیا تا عکست بگیرم میگه : نه مو شرم میکُنُم .![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
البته شجاعتت هم حرف نداره . تو یه روز دو تا دندون بیچاره غیرلق را با دستمال لق کردی و کندی
انگار خیلی بزرگ نشدیااااااااا ! آخه لباست رو پوشیدی ![]()
برچسبها: علوم دوم ابتدایی من رشد کرده ام, روش تدریس علوم دوم ابتدایی, نمایشگاه در کلاس, نمایشگاه لباس های کودکی
| Design By : خانم معلم بندري |






