به خانه دانش آموزان بندر خوش آمدید
انگشت های کوچکم ماسه های ساحل را به نوازش می گیرند تا بیاموزند ...
گاهی وقت ها
ماسه های ساحل بر قلب کوچکش خانه ای می شوند بی آلایش
فقط ماسه است و ماسه ، هیچ چیز دیگر نیست
می آموزم برای ساختن همه ی خانه ها به کارگر و سنگ و بلوک نیاز نیست
خود می سازم تا زندگی فردایم را همین گونه بسازم...
خانه های جمع و تفریق ها را با ذهنم می سازم
دست در دست فکرم بر روی محور جمع و تفریق قدم میزنم
"خانم معلم
دستان توانایم را فراموش نکن "
از من پرسیدی :
"کدام جانور در دریا و در خشکی زندگی می کند؟"
اندیشیدن من به لاک پشت زیبا بود
و امروز لاک پشت ذهنم را بر ماسه ها به رقص در آوردم
تا ثابت کنم ذهن و دستان کوچکم به بزرگی ذهن و دستان توست
Design By : خانم معلم بندري |