به خانه دانش آموزان بندر خوش آمدید
حضرت نوح ، پیامبر خدا بود و به امر پروردگار کشتی بزرگی ساخت و از هر حیوان یک جفت در کشتی گذاشت و به امر پروردگار ، همراه با مردم پرهیزگاری که به او ایمان آورده بودند ، سوار کشتی شد چون خداوند می خواست گناهکاران را عذاب کند و حضرت نوح به همه گفته بود که به زودی باران شدیدی می بارد و کشتی را با خود می برد و هرکس در خشکی بماند ، گرفتار سیل و توفان خواهدشد . عده ای از بت پرستان و بدکاران حرفش را قبول نکردند و سوار کشتی نشدند و در آب های خروشان غرق شدند و به سزای کارهای بدشان رسیدند . اما مؤمنان با پیامبر خدا (نوح) در کشتی نشستند کشتی به مدت شش ماه روی آب ها سرگردان بود . در این مدت ، حیوانات با فضولات خود باعث کثیفی و آلودگی کشتی شده بودند . بوی بدی هم از این فضولات به مشام می رسید و مردم را آزار می داد . پیروان حضرت نوح به او گفتند : «ای پیامبر خدا ، فکری به حال این فضولات و آلودگیها بکنید ، از این بوی بد جانمان به لب رسیده و داریم خفه می شویم .» حضرت نوح دست به دعا برداشت و از خداوند خواست تا راهی برای از بین بردن این آلودگیها به او نشان بدهد . خداوند از او خواست تا دستی به پشت فیل بزند . حضرت نوح این کار را کرد و از درون بینی فیل ، خوکی بیرون آمد و شروع به خوردن کثافات و فضولات نمود و کشتی تمیز شد و مردم راحت شدند . اما شیطان که در کشتی پنهان شده بود ، دستی به پشت خوک زد و از بینی خوک موشی بیرون جست و شروع کرد به زاد و ولد و تعداد موشها زیاد شد . آنها با جویدن کشتی و دزدیدن خوراکیها به مردم آزار می رساندند . حضرت نوح به امر خدا دستی بر روی شیر مالید و شیر عطسه ای کرد و گربه ای از دماغش بیرون پرید و موشها را گرفت و خورد و مردم را از شر آنها نجات داد . اما این که در مورد مردم خودخواه می گویند از دماغ فیل افتاده ، چون فیل حیوان بسیار بزرگی است و هیکل درشتش حتی شیر را هم می ترساند پس اگر چیزی مثل یک خوک هم از دماغش بیرون بیفتد ، می تواند باعث غرور آن خوک شود . با نقل این داستان ، این ضرب المثل هم برای مردمی که بیخود و بی جهت برای دیگران قیافه می گیرند و فخرفروشی می کنند ، ساخته شد تا بدانند که از دماغ فیل افتادن هرگز باعث برتری حیوانی مثل خوک نمی شود . افاده و غرور بیجا و فخرفروشی به دیگران هم هرگز دلیل بهتر بودن یک انسان نیست ، بلکه نشانه ی نادانی و ضعف اخلاقی شخص می باشد .
این ضرب المثل را بارها بر زبان آورده ایم و در موقعیتی که کسی قیافه می گیرد و به دیگران فخر می فروشد به کار برده ایم . ولی آیا تا به حال فکر کردید که ریشه این ضرب المثل از کجا بوده است ؟
امروز مطلب جالبی را در همین خصوص در وبلاگ زیبا و پربار ترانه های کودکان خواندم که با اجازه ی خانم طهماسبی در این جا برایتان آورده ام .
| Design By : خانم معلم بندري |

