به خانه دانش آموزان بندر خوش آمدید
باز برای آسمون از راه رسید یه مهمون
یه ابر چاق سیاه با خنده های قاه قاه
ابر سیاه شیطون دوید توی آسمون
نشست کنار خورشید دامنشو روش کشید
آسمونو سیاه کرد خنده ای قاه قاه کرد
خورشید به ابر نگاه کرد پرنده رو صدا کرد
پرنده زود پر کشید رفت تا به ابرک رسید
پاهاشو قلقلک کرد به خنده هاش کمک کرد
ابر سیاه هی خندید اشک چشاشو ندید
خنده ی ابر بارون شد خورشید خانوم خندون شد نوشته شده در ۱۳۸۹/۰۳/۲۰ساعت
14:54 توسط خانم معلم بندری| |
Design By : خانم معلم بندري |